کاش کبریت نمی سوخت - خاطرات پشت دیوار سنگی
دلمشغولی منم شده سوختن کبریت هایی که باهاشون شمعهای دور تختم رو روشن می کنم . یکی نیست به من بگه تو برای کبریت سوخته دیگه چرا گریه می کنی؟ کار اون خوب سوختن و روشن کردن چیزای دیگه است خوب دیوونه !!! ولی چه کنم که دلم برای جیرجیرک ها هم که تو زمستون صداشون در نمی اومد هم می سوزه ... خل شدم نه ؟؟!!!